مطا لب تو خوندم . خوشم امد
رضا جان:
مطلب دعا را من از بلاگ یک لیوان چای داغ نقل کردم. خودم البته با حامد قدوسی موافقم
اما مطلب جالبی بود از این منظر که انسان را واقعن به فکر وامی داره
جالب است که بعضی اين آشفتگی هويتی را شايستهی تمجيد میدانند و با شگفتزدگی از آن تعريف میکنند. رفاقت خوب است، اين که آدم تعصب نداشته باشد خوب است، اما بیهويتی خيلی چيز خوبی نيست.
در ضمن ممنون از نظرتان در وبلاگ من و نظر لطفتان در لينک دادن به آن مطلب.
نظر شبنم کامل و جامع بود. خیلی دستورات دین با ویژهگیهای طبیعی انسان منافات داره. از یه طرف دیگه هم فرد به دلیل مطلق بودن لزوم اعتقاد به دین اصلاً نمیتونه حتی به بیدین بودن وفرای مذهبیات عمل کردن فکر کنه. در نتیجه یه دین دستساز میسازه که باهاش راحتتر باشه و خودش رو توجیه میکنه که اینطوری درسته.
شرمنده ام دوست عزیز من لینکدونیم مشکل داره که هنوز به شما لینک ندادم!
آخ گفتيا.
خوب نوشتین موافقم
من فکر کنم چیزی این وسط گم شده که تو ادای روشنفکری یا رنگ به رنگ مد عوض کردن لباسها یا مجلس دعا خونی رفتن دنبالش میگردند. البته دورویی هم هست اما فقط این نیست.تو ایران هیچ کس نمیدونه چی میخواد .هیچ وقت بهمون یاد ندادند که یاد بگیریم چی میخواهیم نه تو مدرسه نه دانشگاه نه خانواده.
ايران سرزمين تضاد ها و ۲ ردوئی هاست ..همين چيز هاش که هميشه من رو از خودش رونده و حاضر نيستم هيچوقت تو ياون فرهنگ ۲ روئی و حرافه زندگی کنم !
بايد برای امثال تو بسيار سخت باشه زندگی تو ي همچين محيطی !
ح عزیز:
تنوع !
اگر دنبال تنوع هستند لازم نیست ادای بچه مسلمونای خالص رو در بیارند. در هر صورت من در رفتارشون دورویی بیشتر می بینم.
انسان با روش زندگی اش که دنبال تنوع طلبی نیست هست ؟
پویا جان:
ممنونم از آدرس عکس ها. خیلی جالب بود. در لینک دونی می گذارم
شبنم جان:
کاملن حق با توست. و همانطور که ناشناخته ها می گه این تقیه است که در اسلام آدمها رو دو رو می کنه. شاید هم چند رو.
شهرزاد جان :
می شه اما کارهایی که اینا می کنن در دین شون حرامه. اگر می خوان واقعن به دین شون پایبند باشند نه! نمی شه. وگرنه همینطور التقاطی می شن که الان هستن.
قبوله اما تنوع چی میشه؟
آره ! بهترين راه همونيه که قبلا گفتم.از کنارشون رد شی و بگی اوواق (يعنی دارم بر ميگردونم با عرض شرمندگی)
زمان نمیشود داد ولی حالا حالا گرفتاريم!
سرزمین رویایی عزیز سلام. به نکته خیلی خوبی اشاره کردی. ما از انقلاب مشروطه تا حالا هنوز تکلیف خودمان را با سنت و مدرنیته روشن نکرده ایم. مدرنیته در طرز تفکر و دید ما نسبت به جهان است وگرنه در رویه ها چیزی شبه مدرن هستیم و در درون سخت سنتی با دیدی مه آلود و رازآلود به جهان و انسان. یک سردرگمی. بد نیست خودت و دوستان دیگر فرصت کنید و این گالری عکاس خوب و باهوش شادآفرین قدیریان را ببینید. ارزش دیدن و فکر کردن را دارد. روی عکس ها کلیک کنید بزرگ می شوند:
http://www.kargah.com/ghadirian/index.php?other=1
شاد باشی
پویا
به نام حضرت دوست
سلام صاحب سرزمين رويايی:
هر چند ما را شما ياد نمی آوريد اما ما خط مهر شما را دنبال می کنيم هماره.
باورتان نمی شود اما اشک در چشمانم نشست!
راست می گوييد نمی دانم چه بگويم!
شايد صاحبان برخوردهای چنينی می خواهند بگویند ما همه کار می کنیم اما به جای خود!غافل از اینکه این همه کار کردنها به زعم آنها به جای خود مرزهای یکرنگی ها را فرو می ریزد و دیگر ساخت دوباره آنها کمی مشکل است و ....
دلم تنگ است.....
ببخشید کمی به شعار گرایید!
مهرتان پایدار و طریقتان مانا.
منم همين امروز صبح با يه آقايی سر همين چيزها بحثم شده بود. آخ که چفدر خوشحالم اين دودوزه بازی هارو کمتر ميبينم
به گمانم خیلی از این دوگانگی ها ریشه در قانون تقیه داشته باشند.
رویایی جان، دوگانگی اخلاق در کشور ما سابقه طولانی داره، ولی در عرض این مدت انقلاب خیلی بیشتر شدت هم گرفته. خیلی از دستورهای مذهبی ما ، مخالف خواسته ها و نیازهای طبیعی جسمی و روحی ما هستن ، و تا حد زیادی به حریم هر شخصی راه پیدا کردن ، و گاهی کوچکترین حرکات هم می تونه مخالفت با دین رو معنی بده! یک مقایسه ساده، کسی که مسیحی هست میتونه مذهبش رو انتخاب کنه و هر وقت بخواد ازش کنار بکشه. و کلیسا هم با تغییرات زیادی در دستورات خودش، دیگه نمی خواد یا اصلا نمی تونه در خیلی از مسائل انسان محدودیت به وجود بیاره.از طرفی اینکه بیشتر این دستورات در ایران قانونی شدن، مساله رو مشکلتر کرده، یعنی کسی اگر هم در دل با اونها یا حد با قسمتی از اونها مخالف باشه، نمی تونه علنا نظر خودش رو بگه یا راه خودش رو بره، چون ممکنه جرم محسوب بشه! اینها باعث شده که غیر قانونی عمل کردن، معنی زرنگی بده، و مردم ما زندگیهای چند گانه داشته باشن : یک زندگی در خانه، یک زندگی در خیابان، یک زندگی در دانشگاه، در مهمانی ، در بین فامیل ، در بین دوستان....
سلام.راستش نمیدونم جدیدا چرا این جور حرفای شما عزیزان زو نمیفهمم. تا زمانی که مسلمون بودم این کارا رو نکردم الانم نمیکنم.اما واقعا میخوام بدونم کجای این کارا عیب داره؟! نمیشه کسی هم رو مد باشه ، هم جوانی کنه و هم واسه آرامش خاطرش گاهی کارای مذهبی انجام بده؟!! تا بعد
تا همیشه! مگه حرف تو گوششون میره!
بابا بیا پایین بشینیم کنار دست هم. با هم که پایین نشستیم هم من هم تو می فهمیم کدوم کارام دورو گریه. دور رو گری فقط ناشی از کمبود احساس تحویل گرفته شدن حسابیه. تحویل بگیر یک خورده رفیق
به نظر من اینها به هم ربطی نداره. تابع مد بودن، هرزگی، دین داری،تجدد،لات بودن.. هیچ کدوم به هم ربطی نداره. . داشتن یکی از این خصلتها با نداشتن دیگری نمی تونه مترادف باشه.