نازخاتون مهربان:
از لطف ات بسیار ممنونم .
سلام
در هر حالُ فيلترينگ باعث هر چه نشود دو ارمغان دارد.
۱- تبحر ما در فرايندهای نرم افزاري
۲- اتلاف شديد وقت عزيز.
عزيز دلم ممنون که به اون مطلب من لينک داده بودی. همیشه باعث خوشحاليه که مطلبی که ترجمه ميشه ، توسط خوانندگان بيشتر و بيشتری خونده بشه. هدف من به عنوان مترجم هميشه همين بوده. به قول دوست نازنينی مهم اينه که عقيده و فکر منتشر بشه و دست به دست بگرده. دومين چيزی که می خواستم بگم اينه که : به دوست تازه مهاجرت کرده ات بگو دختر جون قوی باش! ايران هميشه هست و سر جاشه؛ سعی کن از زندگی تا جايی که ميتونی لذت ببری و استفاده کنی؛ زندگی در خارج از مملکت هر انسانی یه جور مبارزه است وا هر روزش یه دانشگاه ؛ پس سعی کن خوب از این دانشگاه بهره ببری! دلتنگی و گریه جز ایجاد مانع در سر راهت هیچ عایدی برات نخواهد داشت؛ شاید من از جمله معدود ایرانی هایی هستم که از اینجا بودنم خوشحالم و اوقات دلتنگی ام روز به روز کم رنگ تر و کم رنگ تر میشه. زندگی موهبت بزرگ و گرون قيمتيه که بايد حواسمون باشه مفت از دستش نديم. ميبوسمت عزيزم ! تا بعد
كم بودن فيلم ها و كتابهايی كه سانسور شدن و اين دليلی مضاعف شد برای به ليست پر بیننده ترین و پرخواننده ترین ها پیوستن؟ پس بذار سانسور كنن خيالی نيست...
سینا جان :
نویسنده که خودم هستم.
نوشته ام:
یعنی دنیای اینترنت هم باید مردانه باشد. هرکس مردانه نوشت سایتش حق حیات دارد و هر کس که نه، ما مردانه! با آنها برخورد می کنیم.
منظورم هم این بود که با حذف و فیلتر کردن کلمه ی زن در دنیای سایبر به دنبال مردانه کردن این فضا هستند درست مثل حکومتشان.
حالا منظور شما را نفهمیدم که به کجای این موضوع اعتراض داشتید؟
مانامهر عزیز:
من گفتم به شما مذهبی. درسته اما این چیزی بود که از نوشته هاتون بدست آوردم. پر از آیه و سوره. خب مذهبی بودن که نباید از نظر شما بد باشه !!
من نظرم را گفتم هنوز نگفتم که بده یا خوب
سلام. چند روز پيش دولت اعلام کرد که فقط !!! سايتهايی که بر خلاف منافع جمهوری اسلامی مينويسند و سايتهای مستهجن ! فيلتر ميشوند. به نظر من يه نفر بايد از اين آقايون بنويسه کلمه مستهجن در ديکشنری شما تعريفش چيه؟ سايت های زيادی فيلتر شده اند. به نظر من بهتره يه طومار درست کنيم از سايتهايی که فيلتر شده اند که فکر کنم چند صد تا حداقل ميشوند و بزاريم همه بدونند که تعريف مستهجن آقايون يعنی نوشتن يک زن در اينترنت ! نوشتن روزنگار يک زن ! وقتی که کلمه زنان در اينترنت فيلتر ميشود بايد بفهمی که کلمه زن و زنان در جمهوری ما يعنی مستهجن! که بايد اين کلمه را همانگونه که اعراب وحشی و بيابانگرد دخترانشان را زنده بگور ميکردند در دنيای اينترنت ايرانيان مدفون کرد!
مخاطب من نويسنده مقاله است ميبخشيد
دوست عزيز واقعأ كه شيپور را از سر گشادش زديد. مثلأ اگر تا ديروز خانم كديور و امثالهم ﺁزادي را زير لگد ميگرفتند باز هم مردانه بود. يا با مردانه زنانه كردن داريد اسلام سياسي و داستان خردجال را از زير ضرب بيرون ميبريد. دوستان بس است. مارا به دنبال ﺁخوند فرستاديد، الان هم دست بردار نيستيد كه ميخواهيد ما را دنبل يك جنس بفرستيد. يك بار هم شده اشتباه كنيد و انسان را ببينيد. بيدار شدن از خواب نيمه راه رهايي است.
طريقتان مانا
ببخشيد!
به نام مهرباترين
سلام:
گر چه شما با برچسب مذهبی بودن ما را نواختيد! اما ما بر مدار مهر شما پايداريم.بگذارید بگم اینو که گاهی درباره آدمها زود قضاوت میشه نمی خوام بگم درباره کلامی که درباره من فرمودید دلگیر شدم و یا بگم که اینطور نیست که مثلا مذهبی نباشم.می خوام بگم گاهی اگه بعضی پرده ها کنار می رفت و در این روزگار عصیان آدمها در همین عرصه اینترنت به خاطر محدودیتها لازم نبود که قادر نباشند بعضی گفتار ها رو بیان کنند اونوقت بسیار افراد راحتتر می تونستند با حقیقت افراد آشنا بشند که چها کشیده اند از دست دوران......(ضمنا اینا به این مفهوم نبود که دارم نقشی رو در این میانه بازی می کنم منظورم هویدا شدن حقایق دیگه بود)
راستی اين فيلترينگی که فرموديد طبيعيه چون آقايان به کوچکترين منافذی که بتونه ترويج عقايدی به غير از عقايد خودشون باشه حساسند .اصولا آنهايی که محبوبيت کلان ندارند به شکلی عريان تمام راههايی که گمان می کنند ذره ای در نشستن بر عريکه قدرتشون خللل وارد می کنه را مسدود می کنند.
به هر حال گاهی اوقات بد جوری تنهايی فکری و آرمانی تو اين زمانه ما و توی شرايط جامعه فعلی ما بيداد می کنه!
به قول شفيعی کدکنی:
آه ای تنهاترين تن ها!
که همه ياران تو را بدرود کردند و به راه خويشتن رفتند
عقده هاشان را عقيده نام دادند و
ز ماها سوی من رفتند!
زياده گويی های مرا ببخشاييد
مهرتان پايدار و طرقان مانا.
بذارید دلشون به این فیلترینک خوش باشه وفکر کنند که با فیلترینک جلوی ابزار عقاید را میگیرند!
نی لبک جان :
این هم یک روی قضیه است که تو گفتی باهت موافقم.
از جهات مختلف می شود سانسور را بررسی کرد.
تریبون فمینیستی و امید معماریان عزیز:
از لطفتان متشکرم .
سلام رويايی جان
اتفاقا من ديشب به اين قضيه فيلتريزاسيون فکر ميکردم.می خواستم منطق قضيه را درک کنم. با علم به اينکه اينترنت و محدودتر از آن وبلاگها ارتباطی کارکردی با متن جامعه ندارند و با علم به عدم تاثيرگذاری جدی وبلاگها بر رخدادهای جامعه، من فکر میکنم این خصلت تمامیت خواهی حکومت است که میخواهد حضور مقتدرانه خودش را در همه بخش ها اعلام کند و ترس و حقارت را همچنانکه در بخشهای دیگر جامعه؛ در فضای اینترنت هم حاکم کند.
کاملا باهات موافقم.
خيلی وب لاگ خوبی داريد. قلم مودب و باوقاری هم داريد. دستت درد نکند از زحمتی که می کشی و خيلی استفاده کردم ولذت بردم از خواندن مطالبت
نوشته های شما بر اميدمان به کار می افزاید.
نثر مای نازنین:
دقیقن همینطوره.
وقتت را می گیرن برای دور زدن. و آنقدر دور می زنی که یادت می ره برای چی آن شده بودی.
اما تبحرات را زیاد می کند.