سلام
با انکه می گن 13 نحسه ولی راه حله بهتریه!
به هر حال امیدوارم در این طرحتون موفق باشید اگر از ما هم کاری بر میاد در خدمتیم.

هاله:

همه‌ی این‌ها که گفتی درسته. برای من که در ایران نیستم فقط مقدور هست در حد اشاعه‌ی ایده و خبر باهاتون همراهی بکنم که می‌کنم. متأسفانه بقیه‌اش روی دوش بچه‌های داخل ایران هست که اعتراض‌شون رو به هر روشی که صلاح می‌دونن به گوش این‌ها برسونن.

پسرجان رویائی، بدبختی اینه که چنان آهسته آهسته به‌ ملت زورچپون می‌کنن که اصلا" متوجه نشه. اون اول که سانسور رو شروع کرده بودن اگر اعتراضات وسیع شده بود (زمان خاتمی ملعون! :)) شاید مؤثر‌تر می‌بود.

به هر روی هر چه فکر کنی از دست‌ام بربیاد در اختیارت هستم.

با اجازه شما رو اضافه کنم به ليست وبلاگ های موجود در وبلاگم

سرزمین رویایی:

شهرزاد جان:
ممنونم. لطف داری

سلام عزيز .من از اين کارا بلد نيستم تو ايران هم زندگی نميکنم اما اگر فکر ميکنی کاری ازم بر مياد رو بلاگ من حساب کن. زنده باد آزادی

سرزمین رویایی:

لیلیان عزیز:
برای کارهایی نظیر این حرکت واقعن به هماهنگی احتیاج هست.
شاید چون اینجا کلاس نیست و بیشتر ما آدم های مجازی هستیم و همدیگر را نمی بینیم پس به راحتی می توانیم مخالفت کنیم.
و وقتی هماهنگ نبودیم و مخالفت ها زیاد شد هر حرکتی هرچند حقیقی باز هم چندان پیروز میدان نخواهد بود.

ببين اصلا به هماهنگی لازم نيست. اينو برای شرتو می گم.هميشه وقتی همه کلاس می خوان هماهنگی کنن بعد همه با هم برن بيرون يکی گند ميزنه ! اين جور موقعها بايد شلوغ کرد و کار رو جلو برد. وقتی ۸۰٪‌کلاس برن ديگه عملا اون ۲۰٪ کاری نمی کنن و اتفاقا بقيه هم اون ۲۰٪ رو خواهند شناخت . چرا برای يک کار برای يک اعتراض همه بايد موافق باشند ؟‌مخالفان يا اونايی که هميشه حرف می زنن اما موقع کار در ميرن هميشه هستند .
ما اگر اعتراضی داريم بايد اعتراض کنيم تا لااقل برای گرفتن حقمان اقدامی کرده باشيم و دو فردای ديگر که درخفقان فرو رفتيم بتوانيم به خودمان بگوييم که ما کارمان را کرديم ! با اين تحريم و هر چيز ديگری موافقم . بايد مدام به اين ای اس پی ها اعتراض کرد و ....
فيلتر شکنهايی ساخت و فيلترينگ را محکوم کرد. مسئله فيلترينگ بايد معادل حقوق بشر و حقوق شهروندی باشد چون بالاترين حق آگاهی است !

سرزمین رویایی:

شرتو جان:
در حقیقت حق با توست!

واقعن ديگه شورش رو در آوردن. تا ديروز از اکانتی استفاده می کردم که هيچ سايت يا وبلاگی را فيلتر نکرده بود و اعصابت موقع يه دور چرخيدن تو شبکه خط خطی نمی شد. اما از ديشب همه جا را فيلتر کرده است. فليکر دوست داشتنی ام را هم نمی تونم ببينم ديگه.

نميدونم ولی فکر ميکنم اين ايده تا حد خيلی زيادی غير عملی باشه. اتفاقا ديروز با دوستی در مورد همين پيشنهادت صحبت ميکرديم. بحث سر اين بود که شاگردان يک کلاس که هميشه همديگه رو ميبينن و از هم شناخت دارن برای يک روز تعطيل کردن کلاس با هم هماهنگ نيستن ديگه چه برسه به جماعت اينترنتی و اشخاصی که فقط مجازا از هم شناخت دارن. هيچ راه معقول ديگه‌ای هم به ذهنم نميرسه. ولی اگه ميشد يه تجمع با مجوز قانونی برگذار کرد و توی دانشگاه‌ها هم براش تبليغ کرد شايد بهتر بود؟!!

هوا بس ناجوانمردانه سرد است




Blog Design Studios