فرد جان:
تو لطف داری. ممنونم
شبنم گلم:
ممنونم از نظرت. من هم با تو صد در صد موافقم.
ممنونم :)
سلام مثل هميشه عالي هستين من هم تازه شروع کردم به نوشتن و لينک شما را گذاشتم اميدوارم هميشه شاد و موفق باشين
والا من نميدونم تو کي هستي. ولي هر کي هستي خيلي کارت درسته. دمت گرم :)
راستی ممنونم بابت لينک :) ...و در ضمن حال خودت خوبه پسر جان ؟
پسر رويايی عزيزم، من هر دو نوشته رو خوندم و بايد بگم با تک تک حرفهات کاملا موافقم (حالا به اصل نوشته ربط داشته باشه يا نداشته باشه! ) ...من قبلا بارها راجع به موزيکهای "مبتذل" يا غير مبتذل، با دوستهام بحث کردم، و کلا راجع به هر چیزی که در اين محور وارد ميشه. من ازشون سوال می کنم نشده تا به حال دور هم نشسته باشين و جوک و حرفهای بی ربط زده باشين و خنديده باشين؟ تا به حال نشده ريتم آهنگهای کوچ بازاری گرفته باشين و يا با همين آهنگهای لوس انجلسی قر داده باشين؟ حتی اگر اسم مبتذل رو هم روشون مي گذاريم، حداقل قبول کنيم که وجود دارن و وجودشون اونقدرها هم بی معنی نيست، و البته از نظر من کاملا لازم هم هست! به قول تو تصور کن دنيايی رو که درش فقط آهنگهای باخ و بتهوون وجود داشته باشه! چرا به غريزه هامون اهميت نديم، چرا دختران زيبا اگر دلشون مي خواد توی چنين کليپی نرقصن، چرا گاهی هم نگيم يه ماچ داد و دمش گرم!؟ زير آبی رفتن و شنا کردن در عمق بسيار زيباست و عمق و معنای زندگی هست، ولی روی آب اومدن و در آرامش سطح شنا کردن هم به همون اندازه دلنشين و شادی انگيز هست، فقط نوعش فرق ميکنه. و البته در مورد پوشيدن تی شرت چه هم مثل تو فکر می کنم، چرا که نه؟ آيا ما می دونيم که در فکر و ذهن اون چی مي گذره؟ چرا فکر مي کنيم اون کمتر از ما می دونه؟! فقط به خاطر آهنگ ماچ؟...می دونی رويايی جان، اينجا گاهی برای اشخاصی که احتياج به توجه عموم دارن، مثل خواننده ها يا هنر پيشه ها، يا حتی مثلا نويسنده هايی که ارزشمند هم هست کارشون، شايعاتی درست يا غلط درست می کنن، که خيلی جنجالی باشه، و خود اونها هم به طور غير رسمی در جريان هستن، و اين قيمت رو پرداخت ميکنن برای اينکه کارشون شناخته بشه. در نهايت نفع چنين کاری از ضررش خيلی بيشتره. چون مردم متوجه کار اون مثلا نويسنده می شن، در دنيايی که از فرط زيادی اطلاعات، کار شاقی هست جلب توجه ديگران. با دوستی يکبار ميگفتيم تصور کن کدوم نويسنده ايرانی حاظر ميشه آزادانه چنين کاری بکنه؟! ... من هم باهات موافقم که عکس چه روی لباس افشين، شايد توجه خيليها رو، خيلی از مخاطبين اين کليپ رو که شايد نوجوانانی باشن که اطلاع زيادی هم ندارن، بهش جلب کنه و بخوان بدونن که اون کيه. ...خودت البته خيلی خوب نوشتي، ديگه من بيشتر پر حرفی نمی کنم
امیر جان:
فیلم رنگ خدا را دیده ای؟
به گمانت اگر کور هم باشیم باز هم زندگی زیبا نیست؟
زیبایی زندگی در رنگ به رنگ بودنش نیست.
به نظرم زیبایی زندگی در تکرارناپذیر بودن اش است.
رضا جان:
موافقم :)
کلنگ عزیز:
من اول مطلب هم گفتم که قصدم دفاع از لس آنجلس نیست.
خواستم فقط نشون بدم که علاوه بر دید گلناز که به نظرم تند و سیاه سفید بود ماجرا را می توان به رنگ دیگری هم دید.
قصد گلناز نشان دادن کاپیتالیسم و سرمایه داری غرب بود. و من هم نشان دادم که همین دنیای پر از تبعیض را می توان زیباتر دید اگر بخواهیم البته .
هرچی فکر ميکنم يادم نمی آد!
کجا خوندمش؟!
زندگی زيباست به شرطی که اينقدر کور باشی که زشتی هاشو نبينی...
ممنون از نقد خوب و سازنده . کاملن با نظرتان موافق هستم.
نقد عالی ..
نه خسته باد!
بعد هم به کلنگ عزيز! اين با ربط بودن يا بی ربط بود رو کی تعيين ميکنه!؟ مثلا اگه روزی مدونا که قطعا خواننده سبک پاپ محسوب ميشه و سبکش هم من درآوردی نيست رو پيزهنش مثلا اشاره ای به حضرت مريم يا عيسی يا هرچيز مذهبی ديگه ای باشه ميتونی بهش ايراد بگيری؟! اگر واقعا نعتقد به آزادی باشيم نبايد اين قدر آشفته شيم از اينکه يک نفر داره ابراز عقيده ميکنه يا حتی ژست اشو ميگيره! و اگر هم بحثی باشه مثلا ميتونه در مورد محتوای ليريکس شعرها و توازن موسيقی و ... باشه که قابل نقد و بررسی ه نه اينکه کسی رو به خاطر اين مسائل جانبی که حق هرکسيه اينجوری خطاب کنيبم!
بسيار لدت بردم:)! من هم ذيل همان مطلب نظرم رو در مورد خطاب کردن عمله های جنسی يه سری آدم که ممکنه به ميل خود رقص حرفه ای انجام بدن رو نوشتم و در مورد چه ! سوالم اينه اصلا فرض ميکنيم افشين شخصا علاقه قلبی و راسخی به چه داشته و بعنوان بت خودش ميدونه آيا نميتونه اين علاقه اش رو با پوشيدن لباس ابراز کنه حتی اگه در کلیپی باشه که فضاش با عقايد چه همخونی نداشته باشه!؟ همونطوری که در کامنت اونجا هم گفتم همه ما در باطن ديکتاتورهايی هستيم که تا عقايد بقيه با نظرات خودمون موافقه دم از آزادی و ازادانديشی ميزنيم ولی کافيه که نظری مخالف ببينيم و بشنويم از هر فناتيک و ديکتاتوری ديکتاتور می شويم . گاهی وقتها فکر ميکنم اينه خاصيت انسانه و رفتارهای خلاف بيشتر ژسته تا يه خصوصيت درونيزه شده!:)
استاد جان، بحث این جاست که یک آدم به شدت بی ربط که اصلا به کلی خارج از هر استاندارد هنری یا فرهنگی ست و به طور مشخص ترانه ای رو می خونه که بار سکسیستی در خود داره از یک سمبول اجتماعی استفاده می کنه که به شدت و بی نهایت خارج از کانتکست خودش قرار گرفته.
حالا از من بپرسید به نظرم این یعنی یک اتفاق بی نهایت مضحک که فقط می تواند در میان ایرانیان بیفتد و سوژه ی دست انداختن های با مزه ای می تواند باشد.
به عبارت دیگر این ماجرا شاید نیازی به خشمگین شدن نداشته باشد اما مسلما دلیلی برای دفاع از ابتذال وجودی حاکم بر این حضرات لوس آنجلسی هم نیست.
با این تیکه خیلی حال کردم "زندگی سیاه و سفید نیست، پر است از رنگ هایی که شاید ما تا کنون حتا ندیده ایم. زندگی زیباست."
موضوع اینه که ما یاد گرفتیم تو ایران زندگی رو سیاه و سفید ببینیم.
گلناز جان:
مخاطبین کج فهم؟
باشه. من مخاطب کج فهمی هستم. اما بگذار اینو کسانی بگن که هر دو مطلب رو می خونن و قضاوت می کنن.
حدس می زدم که ما ایرانی ها تحمل نقد را نداشته باشم و تجربه اش هم کرده بودم اما فکر نمی کردم دوست قدیمی ات بعد از اینکه نقد محترمانه ای بر نوشته اش بنویسی بهت بگوید : کج فهم.
پس مهدی جامی هم از همین نظر به نازلی می گوید کلثوم ننه !!!!!!!
به دنیای سرمایه داری ربط دارند اگر کج فهم نباشم. اما تو این رابطه را با مثال افشین و موسیقی خالتور زدی و منم با همین مثال تو ثابت کردم که بودن عکس چه بر بلوز جوان ها ربطی به سرمایه داری ندارد.
به نظرم انسان های بزرگ دغدغه ی اینکه عکس و مجسمشون کجا چاپ یا بنا بشه ندارن. اونا خودشون به تنهایی بزرگن. حالا عکسشون هر کجا که می خواد باشه.
وقتی دیالوگ خود پسر چه را برایت نقل کردم دیگه جایی برای حرف نمی مونه. کاسه ی داغ تر از آش که نیستیم.
اما هنوز باید یاد بگیریم که جواب یک نقد محترمانه و صمیمی را با نوشتن اینکه شما کج فهمید ندهیم.
اصولن استفاده از فحش یا شاید حرف های سربالا در جواب صحبت منطقی می رسونه که شاید نویسنده زیاد اعتماد به نفس نداره !
نازلی جان:
آره به همین سادگی. در دنیای پربلوای ما ، این روزها هیچ چیز دلیل هیچ چیز نیست .
هاله جان:
موافقم :)
در ادامه ی گفته هام الان یادم اومد که بگم،شاید عصبانی شدن گلناز عزیز اون قدر ها هم به جا نباشه چون در روز کلی آدم توی این دنیای نکبتی و سرما یه داری از هر چیزی برای تبلیغ و ایجاد در آمد استفاده می کنند .حالا این می تونه از تصویر مردی چون چه گورا روی تی شرت افشین نامی باشه و یا بدن یک زن مثل رقاص ماچ!
افشین ایران که بود تو تولد بچه پولدارا گیتار میزد و هی میگفت میرم اونور آب خواننده میشم و یکهو دیدیم آره اینکاره شد!
بحث سر اینکه چرا چنین آدمی چنین لباسی پوشیئه فرق میکنه .حالا اگه یه آدم خیلی مهم این کارو میکرد یه چیزی مثلا سییاوش یا ابی ولی این بنظر من ارزش این حرفارو نداره.
در مورد شادیها باهات موافقم بهتره که انقدرها هم سخت نگیریم.
مرسي خيلي عالي نوشته بودي. عالي و بيطرفانه.
شخصن اگر نوشته اي را كامل نفهمم راجع بهش اظهار نظر نمي كنم. شما را نمي دانم.
فقط يك سوال. مي شود شمايي كه نوشته اي را نقد كرده اي ( و احتمالن فهميده اي ) بگويي ارتباط افشين ، چه گورا با فوكو و بودريار چيست كه اول و آخر نوشته ام آورده ام ؟ فههميدي كه به كدام نوشته و به چه بباوري ارجاع داده شده است؟
راستي ارتباط اش با سرمايه داري چيست كه در آخر آورده ام؟ تو حتمن مي داني .
و اگر نمي داني و فكر كرده اي كه مسيله ي من در آن نوشته كليپ ماچ و موزيك خالتور بوده واقعن بايد فكري به حال خود بكنم و مخاطبين ككج فهمي كه دارم.
ممنون از نقدتون ... علاوه بر نکته های مهمی که شما گفتين ... يک نکته ء ساده هم هست که شايد گلناز در نظر نگرفته و اون اينکه چه گوارا بدون در نظر گرفتن شخصيت سياسيش يک انسان واقعا زيبا بوده که ميتونه يک دليل باشه برای اينکه عکسش روی يک پيراهن کشيده بشه ... به همين سادگي
از خواندن این نوشته مسائل مختلفی مطرح می شود.اولین چیز که میگم اینه که انگار اصلا این چیزی که افشین و امثال افشین می خوانند پاپ نیست اما در واقع یک نوع موزیک هست که حالا شاید با سبک من درآوردی اما هر چه هست به قول خودت هر آدمی اگه عادی باشه بعضی لحظات در زندگیش هست که دوست داره چنین و چنان موزیکی گوش کنه.در واقع اون معنای موزیک نیست که مهمه بلکه انرژی دریافتی ازش هست،جرا که در بسیاری از این دسته موزیکها با معنای دلنشینی مواجه که نیستیم هیچ بلکه کاملا معنی مستهجنی دارند.من خودم خیلی از مواقع لذت می برم که فقط یه موزیک بی معنی و خنده دار مثل ماچ گوش کنم که همون انرژی کذایی رو بگیرم.
اما راجع به رقص و رقصیدن و اصولا رقصنده بودن.درست رقصیدن به واقع کار بسیار سختی هست و نیاز به آموزش داره.کسانی که دور افشین و یا هر کسی می رقصند رقصنده نیستند چون فقط خودشون رو تکون می دن اونا رقاص هستن،اما رقصنده های ایرلندی با رقصنده های خردادیان یا جمیله و...
اینها رقصنده هستن و این هنر رو دارن .هنر بدنی نرم داشتن،شناخت نت و چگونگی حرکت دادن بدن با هر نت به هر گونه ای!
خودم عاشق رقصیدن هستم و رقص رو مثل ورزش به صورت علمی آموزش دیدم و همچنان می بینم و واقعا دوست دارم بتونم رقصنده ی خوبی بشم.اما با آهنگ ماچ نه چون اصلا ریتم رقص نداره ولی این گونه آهنگ ها خیلی اوقات انرژی خوبی دادن بهم همون طوری که به وقتش اپرا این انرژی رو می ده!!!
بابونه ی گلم:
مرسی . ممنون
salam. lezat bordam.
باهات موافقم نازنين.