چقدر لطيف چقدر زيبا

کاش می شد راه رفت و رفت بی هيچ مقصدی....

سلام، خوشا به سعادتت که اونجايی که هستی برف مياد... من ديگه از بارون سرد و يخی حالم بد شده و دلم يه برف پودری حسابی ميخواد!! :)
با عشق،
--سوسکی

برف می بارد و من عاشق تر از هر زمانم...
سر در گم تر از همیشه.می نشینم دم پنجره و رقص بوسه وار دانه های پاک برف را نظاره می کنم.
کنارم نیستی تا ببینی...

شرق احساس نازنین:

می دانم آنجا هیچ کدام اینها نیست
اما امید هست
همان چیزی که الان ندارم
همان چیزی که اینجا در چشم هیچ جوانی نمی بینم.
سخت است
سخت است زندگی در زندان نامرئی

مانده تا برف زمین آب شود/ مانده تا باز شود این همه نیلوفر وارونه چتر/ زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد- سهراب سپهري

غمگين نيست ؟؟؟

مانده تا برف زمین آب شود/ مانده تا باز شود این همه نیلوفر وارونه چتر/ زیر برف است تمنای شنا کردن کاغذ در باد
....................................

((دیوارهای کاه گلی و حیاط بزرگمون، کوچه های باریک و آقا مراد صاحب بقالی سر کوچه، با سبیل های معروفش ، درخت انار توی باغچه که هر سال پاییز اناراش مثل ستاره توی شب ها بهمون چشمک می زدن ، شب های تابستون بالای پشت بوم نسیم سرد رو پوست تنمون، صدای اذون صبح و بیدار شدن ما ، هنوز نغمه های زیبای اون اذون تو گوشمه و فکر کنم دیگه هیچ جا اذونی زیباتر از اون نشنیدم.اول مهر مدرسه ی پیشاهنگی قیافمو مجسم می کنم با موهای نمره ی چهار ، پدرم و چپقش که خیلی دوسش داشت روی متکای مخصوص خودش نشسته، گوششو چسبونده به رادیو زغالی اش . وطن، جایی که زاده شدیم و ریشه هامون گرچه پوسیده باشند اما هنوز بعد از این همه سال تو خاکشن.))
.....................................

وطن، جایی که زاده شدیم و ریشه هامون گرچه پوسیده باشند اما هنوز بعد از این همه سال تو خاکشن .
......................................

کجا می خوای بری هان؟!
غربت؟!
پیش ((غربت زده های نازنینت؟))
تو کجا تاب غربت داری؟!
آنجا هندوانه هست شب یلدا؟ که سوز زمستان اش را نلرزی؟ آجیل هست آنجا؟
فیلمهای علی حاتمی نایاب است آنجا میدانستی؟
آنها کجا عواطف ايرانی تو را درک توانند کرد پر شور من؟!
چرا اين قدر اشک مرا در می آوری با احساس ايرانی ات؟
نگذار رجاله ها ريشه ات را جدا کنند از اين خاک! تو عاشقی عاشق!
عاشق اين ((سرزمين رویایی!))
........................................

می دانی تحت تعقيبم؟
به جرم عشق به ايران! به جرم عشق به مصدق! به جرم تنفر از آمريکا و انگليس! به جرم تنفر از هر چه ((مارک)) و هر چه ((ايسم!)) به جرم عشق ورزيدن به ((عشق!)) به جرم عشق به سرزمين رويايی ام ايران! ميدانستی؟

در بلاگ نیوز لینک داده شد:)

برف برف برف ... ما که نديديم تا حالا ... ژس واسمون فشنگ تعريف کن

چقدر صدای خش خش برف زير پا زيباست . نمی دانم دقيقا می شه به اين صدا خش خش گفت يا نه اما هر چی هست بهترين ترنمی است که می شود ازش لذت برد و شايد به اندازه صدای عشق ... به نگاه سرد مردم خيره نشو به چشمهای زيبايش چشم بدوز و انقدر نگاه کن تا در عمق چشمان حل بشود و نگاهش را ازت ندزدد ...