:***
خیلی ببخشيد ما حواسمون نبود ...اسم شوما رو قاطی کرديم
بابا آقا محمد !!! كولاك كردي پسر ... البته آدم ياد غم اون لحظات خداحافظي ميافتاد ولي خب با حال بود ديگه .. جون داشت گرفتي چي شد؟؟؟
ياد روزی افتادم که مهرآباد رو به قصد غربت ترک کردم............ هيچ وقت اون لحظه کنده شدن از خاک ايران برای زمانی که نمی دانی چقدر است رو فراموش نمی کنم. تلخ بود مثل قهوه ای بی شکر که يکجا سر بکشی.....
سفرش بخير اما....
يه بار صدای متينشو شنيدم اميدوارم اين سفر روزنه ايی بشه برای بهبود احوالاتش.
جاش سبز
به شما لينک دادم . به من هم سری بزنید
http://gonbadedavar.blogfa.com/
زيبا بود. همه جا حرف رفتنه. نمی دونم چرا توی اين خاک غريبه شديم. چی فکر می کنی؟ شايد به سرم زده که فکر می کنم ای ايران چيزی خيلی خيلی بيشتر از يک ترانه است.
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام
اگر ممکنه يه خبرنامه به وبلاگتون اضافه کنيد که هر وقت به روز شد حداقل زود مطلع بشيم .
در حد يه نظره ؛ و اگر اجابت کنيد ممنون ميشم .
در پناه حق شاد باش و سلامت .