نقطه ته خط:

پسرك هيجان‌زده و جوگرفته‌ام! با این که قبلاْ برایت احترام قائل بودم اما از این دروغ شاخدارت و تخریب شخصیت برای خودشیرینی خنده‌ام گرفت. چيزي كه دیگران را به این باور می‌رساندكه حرفهايت نادرست است اين است كه داري به آنها دروغ مي‌گويي چون خودت لوگوي جهانبگلو را نگذاشته و تنها قصد تخريب من را داشته اي. خب، كجاست لوگوي جهانبگلو در صفحه اول خودت پسرک مبارزم!؟ تمام آرشیوت را هم زیر و رو کردم یک نقطه هم در مورد جهانبگلو نداشتی. این دروغ بزرگ و شاخدار را لااقل می‌توانستی با یک لوگو و چیزی که از آن دم می‌زنی بپوشانی مگر نه!؟ و اين كه در اين جوگرفتگي در خدمت مسعود و مريم رجوي و امثال سازمان مجاهدين داري كار مي‌كني و نه اعضاي بدبخت اين سازمان. متاسفانه نوشته‌هايت يا پاچه خاري و لينك دادن تنها به زنان و دختران است يا فقط لينك‌هاي خالي و كپي مطالب ديگران يا پريدن به من! انديشه‌اي هم از خودت نمي‌بينم كه قابليت جواب و توضيح داشته باشد. كلاه سر خودت نگذار پسرم. تو هم روزي بزرگ مي‌شوي و مي‌فهمي دنيا اين نيست. تو هم بزرگ می‌شوي پسرم!

چیزی که این آقای علامه دهر (نقطه ته خط) نمیبینند، احساس همبستگی است که بر اثر سرکوبهای سیستماتیک این رزیم در میان ما به صفر رسیده و باید دوباره آنرا به وجود آورد و رشد داد. باید نهال احساس اینکه ، در مقابل این آدمخوران تنها نیستیم و اینکه با وجود اختلافات عقیدتی میتوانیم دستهایمان رابه هم بدهیم را میتوان از طریق همین کارهای کوچک، کاشت و بارور کرد. شاید این خود نوعی تمرین دموکراسی باشد که به عنوان شهروند میخواهی نظر خودت را عرضه کنی و میخواهی به عنوان یک شهروند نقش داشته باشی. و این آن چیزهای است که آقای خالقی توانای درک آنها را ندارد.

نرگس:

اگه دیدم چشم حتما:)

با نکته مستور در استدلالت موافقم...
می‌توان در هيچيک از اين تلاشها شرکت نکرد و آن را غير لازم و غیر مفید تلقی کرد ولی نمی‌توان بی عملی را بر عمل و سکوت را به زمزمه و رخوت را بر کوشش رجحان داد و به آن افتخار کرد.
به قول سعدی:
به راه باديه رفتن به از نشستن باطل
که گر مراد نيابم به قدر وسع بکوشم

سرزمین رویایی:

نرگس جان:
من دو تا مقاله در این مورد خونده بودم که لینکشو گذاشتم. اگر باز هم مقاله‌ای هست آدرسش رو بگو تا اضافه کنم :)

سرزمین رویایی:

هاله جان:
برای همین‌هاست که دوستت دارم :))))))

نرگس:

در بلاگ نیوز لینک دادم با تشکر.

از یه چیزی که تو پستهات خیلی خوشم میاد اینه که لینکهای مرتبطو میذاری.البته اگه لینک مخاالفی هم بذاری خیلی بهتره چون باعث میشه که خواننده خودش از چند جهت قضاوت کنه.

سلام پسر روئائی. این رو در نظرخواهی مطلب سولوژن که در همین ارتباط نوشته بود نوشتم:

برای من اصلا" مهم نیست نفر بعدی در مورد سر به دیوار کوبیدن‌های من چه فکر می‌کند. سر خودم است و انقدر به دیوار می‌کوبم‌اش تا هلاک بشم. به همین سادگی.

اگر هم کاری‌ست خنده دار یا عبث باز انقدر می‌کنم تا هلاک بشم. وقتی کاری رو برای خوش‌آیند و تشویق دیگری نکنی به همان ترتیب مهم هم نیست اگر مزمت بشوی یا مایه‌ی تمسخر. جدا" مهم نیست.

ممکن است خیلی‌ها فراتر از همین امضا هم بروند هر روزه در زندگی خارج از وب‌لاگ‌شان - تمام ابعاد زندگی یک فرد که در وب‌لاگ‌اش منعکس نمی‌شود - برای من این مهم نیست که کسی فکر کند من با پیژامه پشت کامپیوتر نشسته‌ام می‌خواهم انقلاب کنم، برای من مهم است که بدانم یک قدم، یک قدم بسیار کوچک، در جهتی انسانی و وجدانی برداشته‌ام. این برای‌ام از همه‌ چیز مهم‌تر است، حتی از بچه‌ام. این یک قدم می‌تونه امضای یک طومار باشه، می‌تونه هم‌راهی با یک آدم مریض و سرمازده کنار خیابان باشه یا می‌تونه تلاش برای یافتن سگی باشه که حکایت گم‌شدن‌اش رو شنیدی و از ترس زیر ماشین رفتن‌اش تمام خیابان‌های دور و بر رو با پای برهنه زیر پا گذاشته‌ باشی. این‌ها برای من مهم است.




Blog Design Studios